یک ماهگی
شب یک ماهگیت رفتیم خونه مامان رعنا و کلی بهمون خوش گذشتنمی دونم چرا دلم گرفته بود البته میدونم ولی نمیتونم به کسی بگم.بعدا به صورت رمز دار برات تعریف میکنمالبته شب اخر حسابی حالمون گرفته شد و ماشین بابایی تو جاده خراب شد و....بابایی.وقتی اومدیم خونه ازت چند تا عکس خوشگل برای یک ماهگیت گرفتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی