بد بیاری
یک هفته به عید بود که چشم چپم کمی تار میدید.بعد از تشخیص پزشکان ماهر خانگیرفتم پیش متخصص چشم وایشون هم نامه بدست منو فرستادن بیمارستان رسول اکرم. وتشخیص دادن که بعله چشمم در گیر بیماری توکسوپلاسموز شده که متاسفانه فوق العاده برای جنین که شما نازدونه باشید خطر ناکه و درمان شروع شد با قرص کورتن(قول ساز)و اسپیرومایسین(کمیاب).راستی بابایی با چه زحمتی توی بارون- بدون وسیله این داروهای گرون رو پیدا کرد تا من مصرف کنم تا بلایی خدا نکرده سر شما میوه ی بهشتی نیاد.نمیدونی وقتی دکتر از عواقب این بیماری کوفتی میگفت منو و بابایی چه حالی داشتیم.من که با تمام وجودم گریه میکردمو برای سلامتیت دعا میکردم.و یاد اوری میکنم که همه مخصوصاااااااخاله ها و مامان رعنا حسابی برات دعا میکردن تا هیچ اسیبی به تو جیگر طلا نرسه.انشا لله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی